فهرست اسامی و ترتیب قطعات و کوک آنها در کتاب بیست قطعه برای کمانچه
ضربی بیات لوک (رهگذر)، زمستان 1364
- چهار مضرآب مخالف سهگاه (بیقرار)، پاییز 1365
- چهار مضراب چهارگاه (بهره گرفته از ردیف)، بهار 1368
- قطعهی مخالف سهگاه (بهره گرفته از استاد حسن کسایی)، بهار 1368
- ضربی شوشتری (یاد) برای همسرم شهره جواهری، پاییز 1371
- چهار مضراب سهگاه (رقصان)، تابستان 1376
- رنگ سهگاه (خرامان) (بهرهگرفته از تصنیف عارف)، تابستان 1376
- چهار مضراب ماخلف سهگاه (آسمان عشق)، بهار 1371
- چهار مضراب همایون (نغمه)، بهار 1375
- رنگ همایون (مستانه)- بهار 1375
- قطعهی کُردی ماهور (برای اردشیر کامگار)- بهار 1382
- قطعهی کُردی شور (سهایران)- زمستان 1374
- قطعهی کُردی شور (به یده به یده)- پاییز 1382
- چهار مضراب اصفهان (سرمست)- بهار 1382
- چهار مضراب اصفهان (انتظار)- بهار 1383
- قطعهی چهارگاه (صبحگاهی)- تابستان 1371
- ضربی عشاق (شور)- زمستان 1373
- قطعهی افشاری (حکایت)- پاییز 1380
- ضربی سهگاه (دیار)- پاییز 1378
- ضربی سهگاه (بهره گرفته از استاد جلیل شهناز)- بهار 1377
توضیحات درباره کتاب بیست قطعه برای کمانچه
به نام خدا
محتوای کتاب بیست قطعه برای کمانچه شامل مجموعه قطعاتی است که در طول دو دههی گذشته توسط سعید فرج پوری در آثار مختلف به صورت تکنوازی و گروهنوازی اجرا و منتشر شدهاند.
نکتهی مهمی و قابل ذکر در ارتباط با کمانچه کوک ساز است که اصولا در تکنوازی امری سلیقهای است و بنا به حال و هوای دستگاه مورد نظر میتوان کمانچه را لا، سل و یا فا کوک کرد و از سیم واخوان هم استفاده کرد.
اما در همنوازی با سایر سازها تصور اشتباهی به مرور زمان جا افتاده و خیلی ها فکر میکنند کمانچه سازی انتقالی است و باید نت آن را یک پرده بالاتر نوشت که این مسئله باعث سردرگمی هنرجویان کمانچه شده است. در این مورد توضیح مختصری لازم به نظر میرسد:
کمانچه تا اواخر دورهی قاجار سه سیم داشت که بعدها یک سیم به آن اضافه شد و هنگام همنوازی با دیگر سازها عمدتا سل کوک میشد. مثلا برای اجرای ماهور دو، تار دو – سل – دو کوک میکرد و کمانچه هم به همین ترتیب کوک میشد.
در نتیجه انگشتگذاری روی سیم دوم، یعنی سل، به ترتیب ، انگشت اول (لا) و انگشت دوم (سی) و انگشت سوم (دو) نام داشت و در تمام دستگاهها و آوازها، به تیغ کوک پایه، همه با هم کوک میکردند.
نکتهی جالب این است که اکنون با توجه به اینکه کمانچه چهار سیم دارد، به همین شکل کوک می شود ولی آن را ر- لا – ر – لا میگویند که در اصل همان دو – سل – دو – سل – است.
این مسئله از اواخر دورهی قاجار و بعد از آمدن ویولن به ایران شروع شد. حدود یک قرن پیش کمانچهنوازان بنام آن زمان ویولن را نیز تعلیم میدادند.
از جمله حسین خان اسماعیل زاده، با کمانچه، به جوانهایی چون رکن الدین مختاری ، ابوالحسن صبا، رضا محجوبی، حسین یاحقی و ابراهیم منصوری درس ویولن میداد.
تصور میشود که در این دوره، یعنی در کشاکش تمایلات و تظاهرات تجدد طلبی، کمانچه تا چند دهه جای خویش را به ناچار به ویولن سپرد. اگر جریان تجددطلبی و اخذ و اقتباس ایرانیان از فرهنگ و تمدن غربی در حوزهی ادبیات و یا علوم دیگر پی آمدهای مثبتی داشته و منشا تحولی بوده است.
متاسفانه در حوزهی موسیقی ایرانی، وجه غالب چنین نبود و تجدد طلبی به صورت اخذ و اقتباس بی رویهی مبانی و الگوهای موسیقی غربی و جایگزینی آنها به زیان مبانی و الگوهای موسیقی ملی شکل گرفته است.
بینش تجددطلب در موسیقی ایرانی چون در بستر فرهنگی خویش جریان نیافت از عهدهی پیوند و تلفیق سازگار بین سنت و دستاوردهای هنر و فرهنگ جهانی برنیامد و فرجام تلاشهای طرفداران این بینش آن طور که میخواستند به اعتلا و تکامل موسیقی ایرانی منجر نشد.
کمانچه یکی از آسیب دیدگان افراط در این شیوهی اخذ و اقتباس است.
این ساز که مهمترین ساز کششی گروه سازهای موسیقی ایران است و توانایی بسیاری در بیان حالات و احساسات موسیقایی ما دارد چنان مورد بیمهری و بی توجهی قرار گرفت که حتا بسیاری از نوازندگان بلندآوازهی آن، به آموزش ویولن پرداختند.
شادروان روح الله خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی ایران نوشتهاند «از آنجا که ویولن سازی کوچکتر و از لحاظ حمل و نقل راحتتر و از جهت صورت ظاهر قشنگتر بود، به تدریج جای کمانچه را در ایران گرفت، به طوری که دیگر حالا کسی کمانچه نمیکشد.
طبیعی است همیشه ساز کامل جای ساز ناقص را میگیرد، چنان که فلوت جای نی را گرفت و ابوا به عوض سرنا نواخته میشود …» متاسفانه با این شیوهی نگرش کمانچه به عنوان سازی ناقص مورد بی مهری قرار میگیرد و از گروه سازهای اصلی موسیقی ایران طرد میشود.
از طرف دیگر، به استثنای چند نفر از اساتید شناخته شده و مورد احترام، مانند باقرخان، علی رضاخان کمانچه و اسماعیل خان، کمانچه در دست کسانی بود که از این ساز صرفا برای اجرای موسیقی رو حوضی و مطربی استفاده میکردند.
این هم از دلایلی بود که جوانها از نوازندگی کمانچه اکراه داشتند و به ویولن روی آوردند. به این ترتیب دورهی فترت کمانچه آغاز شد و با توجه به متداول شدن خط نت و اتودها و کتابهای مختلفی که ویولن داشت.
بعدها اساتیدی چون ابوالحسن صبا و سایرین دورههای ردیف و قطعات مختلفی برای ویولن نوشتند، این ساز مورد استقبال واقع شد و دیگر کسی کمانچه نمیزد و اگر هم کسی به این ساز روی میآورد بیشتر گوشی میزد و یا از اتودها و کتابهای ویولن استفاده میکرد.
در نتیجه، کوک معمول ویولن که می – لا – ر – سل است به کوک کمانچه تبدیل شد و هنرجوی کمانچه ابتدا با این کوک شروع به کار میکند و انگشتگذاریاش بر اساس این کوک نامگذاری میشود.
این کوک با توجه به فواصل هارمونیک و صدا دهی آن اصولا کوک مطلوبی برای موسیقی ایرانی نیست، مخصوصا برای شروع کار، بنابراین اگر امروز دو – سل دو – سل کوک میشود و به تبع ویولن، آن را ر – لا – ر – لا – میخوانند و اسامی انگشتگذاری نیز به ناچار تغییر میکند.
باید نت مورد نظر را یک پرده بالاتر نوشت تا نوازندهی کمانچه بتواند در همنوازی با سازهای دیگر به سهولت آن را اجرا نماید. مثلاً در شورِ سُل علایم سر کلید عبارتاند از:
این علایم برای هنرجوی کمانچه (با توجه به مطالب کتاب ها و نتهایی که تا به حال اجرا کرده و همگی آنها لاکوک و متعلق به ویولن هستند) ناآشنا و غریبه است و هنرجو در اجرا دچار مشکل می شود و مجبور است تمام نت را یک پرده بالاتر بنویسد که در بدن (خواندن) نت می شود.
شورِ لا با این علامت سرکلید:
در حقیقت کوک سیم دوم ساز هنرجو سُل است و او همچنان شور سُل مینوازد ولی به دلیل عادتی که از شروع فراگیری داشته و همیشه سیم دوم سازش را «لا» تصور میکرده، از جسمی اجرای نت برایش مشکل است و آن را فقط برای سهولت اجرای نت به دلیل عادت، یک پرده بالاتر مینویسد.
نگارنده در تألیف این مجموعه، بهناچار برای سهولت اجرا و سر درگم نشدن هنرجویان، نتهای قطعات را بر اساس انگشت گذاری لاکوک نوشته ام؛ اگرچه متعقدم برای رفع این مشکل باید کتاب مقدماتی و مدونی برای آموزش کمانچه تألیف شود.
و مانند دیگر سازهای ایرانی، هنرجوی کمانچه، از ابتدا با انگشت گذاری سُلکوک شروع به کار کند. بدیهی است این امر مهم نیازمند تلاش جمعی و همگانی اساتید این رشته است.
امیدوارم در آینده بتوانیم با همکاری و همدلی دیگر اساتید مطرح کمانچه به این امر مهم اهتمام ورزیم که اگر بر این رهتوشه، خرد جمعی و دلبستگی به فرهنگ و هنر ملیمان را بیفزایم گامهایمان در پیمودن آیندهای امیدبخش استوارتر خواهد بود.
توضیحاتی که داده شد بیشتر برای آشنایی علاقهمندان به ساز کمانچه بود که، اگر چه در تلاطم ایام دچار پستی و بلندیهایی بوده، اما خوشبختانه در دو دههی گذشته هنرمندان توانایی پیدا شدند که توانستند ارزشهای والای این ساز اصیل را درک کنند.
و نقش کارساز خود را چه در تکنوازی و چه در گروهنوازی نشان دهند تا این ساز بتواند به تدریج قدرت و منزلت خویش را به عنوان یکی از سازهای اصلی موسیقی ایرانزمین بازیابد. استقبال نسل جوان از این ساز شاهد مدعا و مایه ی امیدواری است.
از شاگرد دوست عزیزم آقای روزبه پارسا که زخمت نوشتن بخشی از قطعات را به عهده داشتند و همچنین آقای ماهان نهرودی، به خاطر نتگذاری قطعات، و نیز دوست عزیزم آقای سید محمد موسوی مدیر مؤسسهی فرهنگی- هنری ماهور که کمال همکاری را در چاپ این مجموعه به عمل آوردند سپاسگزارم.
سعید فرجپوری
خرداد 1384
کتاب بیست قطعه برای کمانچه اثر سعید فرج پوری در ۸۰ صفحه توسط نشر ماهور منتشر شده است.
خرید کتاب بیست قطعه برای کمانچه
در همین سایت دلشاد موزیک شما میتوانید کتاب بیست قطعه برای کمانچه را به صورت آنلاین خریداری کنید.
همچنین بهتره بگیم سایت دلشاد موزیک بزرگترین آرشیو و فروشگاه آنلاین کتاب های حوزه موسیقی هست و شما میتوانید تقریبا هر کتابی که دلتون میخواهد رو در این کتابخانه پیدا کنید و به صورت آنلاین خرید کنید. برای دیدن همه کتابها روی عکس یا لینک زیر کلیک کنید:
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.