فهرست کتاب چوپی و چمر (سور و سوگ در موسیقی لرستان و ایلام)
بخش اول
- پیش سخن
- گذری بر روزگار موسیقی ایرانی
- پیدایش سازهای موسیقی
- تمدن سومری و آکدی یا تمدن قدیم کلده
- انتشار تمدن و موسیقی یونانی پس از فتوحات اسکندر
- کهن ترین آثار شعر و موسیقی نژاد آریا
- ساسانیان و شعر موسیقی
- موسیقی دانان و رامشگران عصر ساسانی
- سازهای موسیقی در دوره ساسانی
- موسیقی ایران پس از اسلام
- جلوه های موسیقی ساسانی در میان عرب زبانان
- شعر و موسیقی در دوره عباسیان
- هجوم قوم مغول و دگرگونی اوضاع ایران، شروع انحطاط علمی و ادبی و هنری
- نگرشی کوتاه به موسیقی ایران از دوره اسلامی تا تشکیل دولت صفویه
- موسیقی در دوره صفویه
- پیشینه موسیقی درمانی در ایران
- دین و موسیقی
- جمع آوری آواها و نواهای بومی و محلی
- شیوه های گردآوری آواها
- چه چیزهایی را باید گردآوری کنیم
- ضرب آهنگ ترانه ها
بخش دوم
- آواهای پشتکوه و پیشکوه
- نقش باورها در موسیقی زاگرس نشینان
- پیوند شعر و موسیقی آوازی
- آوانویسی کلام و اشعار موسیقی آوازی
- ساختار آوایی در ترانه های مناطق سردسیری و گرمسیر زاگرس
- کلیاتی در تاریخ و جغرافیای لرستان و ایلام
- لرستان
- ایلام
- دل مویه ها و غم نامه ها در موسیقی لرستان
- طرز
- پاوه موری
- سحری و یاری
- جنگه را
- قطار
- موگه
- مور
- آوای سوگ
- پاکتلی
- مور پاکتی
- شیونی
- رارا
- شادیانه های سازی در لرستان
- رقص چوب بازی
- دوپا
- سه پا
- سنگین سماع
- آوشاری
- فتایی
- سیب بیارم «هیوله»
- آمان گل
- موسیقی در آیین چوبی و چمر استان ایلام
- سازهای بومی موسیقی مناطق ایلام
- ترانه های کودکانه
شادیانه های آوازی
- سیت بیارم
- عروس برو
- مقایسه سیت بیارم لرستان با ایلام
شادیانه های سازی در استان ایلام
- سوارها و
- چپی
- سه جا
- فتا پاشایی
- سنگین سماع
- مقایسه سنگین سماع لرستان و ایلام
- فتایی
- پا ده پشت پا
- اوشاری
- سه پا
- شانه شکلی
- هل پرکه
- مقام سوارهاو
- بوی جمان
- روله کم
شادیانه های آمیخته با طنز
- هه کر نو
- قاسم آبادی
حزن و اندوه در موسیقی استان ایلام
- خریوی چر
- چمری
- مور
- چاینه
- رارا
- چوب بازی
- کتاب نامه
پیش سخن نویسنده کتاب چوپی و چمر (سور و سوگ در موسیقی لرستان و ایلام)
بشر با درک زیبایی از طبیعت الهام گرفت و با تقلید اشکال و آهنگ های طبیعی و انعکاس این آثار، هنر را که یکی از عوامل مهیم ابراز احساسات و بیان زیبایی است به وجود آورد و آنرا به صورت های گوناگون منعکس نمود.
غم و شادی و عواطف و احساسات انسانی مفاهیمی واحد است، اختلاف در طرز بیان و توصیف آن است.
رقص، شعر و موسیقی همزاد بشرند و انسان از زمانی که پا به عرصه وجود گذاشت و در آغوش طبیعت بدون قید و بند و به طور آزاد مانند حیوانات، در ظلمت جهل و نادانی زندگی می کرد.
دارای احساسات و عواطف و واجد تاثرات و حالات نفسانی مانند بیم و امید، غم و شادی، میل و نفرت، و سایر کیفیات درونی و در دوران زندگانی نیز پیوسته محکوم عواطف و احساسات خود بوده است.
شعر، موسیقی و رقص، زاده ی مادر عواطف و احساساتند. همان معلمی که خنده و گریه و شاعری را به بشر آموخته، رامشگری را نیز به او یاد داده است.
بشر در دبستان طبیعت، از عشوه و ناز گل و الحان پرندگان خوش آواز و وزیدن باد بهاری و طراوت نهالان کوه و دشت به یادگیری پرداخته است.
بعد از آنکه بشر به تمدن نزدیک گردید با اختراع آلات و ادوات موسیقی، از الحان و نواهایی که در ذهن او حالت مطبوع و دل پذیر ایجاد می کرد تقلید نموده و با سرود های مذهبی به نیایش ارباب انواع پرداخت و موسیقی را رکن اصلی دین قرار داده و از رقص و آوازهای ضربی و غیر ضربی در جشن و سرور و پرستش خدایان خود استفاده نمود.
سرزمین ایران از دیرباز به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و نیز مهاجرت یا حملات اقوام دیگر و یا رسوخ فرهنگ ایرانی و آمیزیش آن با فرهنگ سرزمین های همسایه، بستری برای مطالعه و بررسی فراهم کرده است.
یکی از زنده ترین شیوه های نمود زندگی فرهنگی یک جامعه، فرهنگ و هنر موسیقی و شادیانه های مردم آن جامعه است. قلمرو موسیقی بسیار گسترده است، به طوری که از نوازندگی و نوای نی، کمانچه و سرنا و دوزله گرفته تا آواز شیردوشی، لالایی، مرثیه خوانی و ترانه های عاشقانه و نواهای چوپانی را دربر میگیرد. (سکندر امان الهی، 1384 موسیقی در فرهنگ لرستان:22)
لالایی ها، سروده های مذهبی، موسیقی های کار، غم و شادی، هریک به گونه ای در موسیقی این دیار ردیابی دارند. «پهلوانیه های» دوره اشکانی، ادبیات دوران پارتی ها که به صورت شفاهی حفظ گشته و به وسیله «گورسانان» که همان خنیاگرانند، سینه به سینه گشته است.
پهلوانیه های دوره ساسانیان، از جمله سی لحن باربدی که به قول نظامی گنجه ای، آن ها را از میان صد لحن برگزیده و هر لحن، ترانه و کلامی داشته است. (پرورده، 1394 :18)
در اواخر حکومت قاجار، نوازندگی بیشتر در انحصار خنیاگران سنتی که «لوتی» نامیده می شدند قرا رداشت؛ سوای بعضی از افراد اهل حق که در نواختن تنبور تبحر داشتند و در مراسم مذهبی آهنگ های خاصی را می نواختند و نیز سوای بعضی از افراد غیرحرفه ای که برخی از سازهای موسیقی مانند نی و سه تار را می نواختند.
نوازندگی به عنوان یک حرفه در اختیار خنیاگران قرار داشت و به طور عملی و در خانه یاد می گرفتند، سازهای موسیقی شامل دهل، سرنا (ساز)، کمانچه و تنبک بود، خنیاگران سنتی که به صورت گروه های کوچک در بین ایلات و کوچ نشینان پراکنده بودند.
سراینده بسیاری از ترانه ها و آهنگ ها بودند ودر جشن ها و مراسم عزاداری شرکت می کردند. (امان اللهی سکندر، 1384 موسیقی در فرهنگ لرستان، 1384 :19)
خنیاگران در جامعه ی سنتی این مناطق چون خنیاگران دوره ی اشکانیان (پارتیان) پدید آورنده ی اشعار و آهنگ های رزمی، هجومی، مداحی و ترانه های عاشقانه و نیز آهنگ های مربوط به رخدادها به شمار می آیند و در این میان، نقش مهمی در انتقال ادبیات شفاهی و سنت های دیرین این دیار دارند (البرز، 1381 :149).
بیشتر هنرها به ویژه شعر و موسیقی از روزگاران گذشته با سرنوشت بشر پیوند خورده اند و با اسطوره و تاریخ آمیخته و گاه ترجمان راز و رمزهای آیینی و قدسی بوده، چنان که نغمه های راز آمیز الهی از زبان «مزامیر داوود» پیامبر شاهدی بر این مدعاست.
موسیقی بومی ایران در تمام مناطق ایران، غنا و قدمت وافری دارد؛ چنان که موسیقی و رقص دیار دیگر ساکنان زاگرس به پیش از میلاد پیوند می خورد.
در دوره ی ساسانی این موضوع بیش تر پیداست؛ به طوری که نوازندگان بومی که در سراسر ایران پراکنده اند از خنیاگران عهد ساسانی ایران باستان جدا نبوده اند وقوم به جای مانده از آن روزگاران تا به امروز«هوره ها» و «مورها» و «شادیانه های» باستانی خود را زمزمه می کنند و با آن ها ساز خود را که کمانچه و سرنا و دهل و دوزله و تنبور است، می نوازند.
در دوره ی ساسانی، نقوشی با موضوع رقص و ساز را به روشنی می بینیم که رد و نشانه ی آن ها را به روشنی در نوروزخوانی و سماع امروزین می بینیم؛ و چنان چه به پیش از این تاریخ برگردیم.
رد رقص و موسیقی را در نقش نگاره های سفالین تپه ی باستانی «علی کش» موسیان شهرستان دهلران، خواهیم یافت که این همه دال بر دیرپایی طرب و تغنی در این منطقه است.
در یادداشت های به جای مانده از گذشته، میزان هایی از قطعات موسیقی هوره و مور باستانی نیز به چشم می خورد.
در نواخی لرستان و ایلام، بیش تر قطعات و نغمات و آوهای سور و سوگ در گام ها و فواصل آن نزدیک به ماهور نیست بلکه چند کما کمتر شنیده و کوک می شوند.
بیش ترین ملودی های سرزمین بختیاری یا به اصطلاح تاریخ نویسان «لر بزرگ»، در فواصل شور است، ولی فواصل موسیقی و ملودی های محلی و فولکلور لری در پیشکوه، رنگ مایه ی شرقی نزدیگ به ماهمور داردند که اصطلاحا آن را «ماهور لری» گویند.
ساز کمانچه، راز گویای خنیاگرانی است که ترانه های جاوید «دایه دایه» و «بزران» حس و حال لری و لکی آن را پیش تر بیان می کند و گاه ساز «دوزله» بیدار باشی است که دریچه ی صبح را با سرور و شادی بر ما می گشاید.
موسیقی لرستان و ایلام همانند دیگر نواحی ایران، بدون کلام نمی تواند همه غرض و مقصود خود را بیان دارد؛ همچنان که بشر اولیه برای تکمیل و بیان غرض و گفتار خود از انواع کلمات و اشارات بهره برده، گاه نتوانسته غرض خود را بیان کند از تصاویر استفاده کرده (خط هیروگلیف) و رفته رفته کلام تکامل یافته تا امروزه که از موسیقی برای تشریح و تکمیل سخن خویش از موسیقی کمک م جوید.
گاه بیتی را زا شاعری بنام می شنویم که از حنجره ای خوش، زیباترین و روشن تر و موثرتر به جان می نشیند و ممکن است آن بیت بدون موسیقی ماهیت خود را کمتر نشان دهد، زیبا جلوه نکنید.
از آنجا که موسیقی ما بیشتر تک صدایی است، برای بیان مقصود خود باید شعر و کلام را بکار گیرد.
ترانه های محلی، اولین پایه تجربی موسیقی هر کشوری به شمار می رود، غم ها شادی ها، شکست ها و پیروزی های قهرمانان و شخصیت های برجسته مردم به این موسیقی راه می یابد.
از این رو از ارزش ویژه ای برخوردار است. بیشتر جملات این کتاب بر محور فولکلور می چرخد، چه آواهایی که در سوگواری خوانده می شوند و چه نغماتی که در مجالس شادی به گوش می رسد. جست و جو و تحقیق در گردآوری آواها در هر منطقه، موضوعی را به نام فولکلور به دنبال دارد.
در این جا سعی شده تا گذشته از بیان آواهای سور و سوگ در لرستان و ایلام، بر این هم اشاره شود که در جمع آوری آواهای بومی، بدون تلاشو پژوهش و جست و جو، کاری میسر نمی گردد.
آواهای شادیانه و غم مویه ها در لرستان و ایلام به شکل های گوناگون و با مفاهیم سوروسوگ، تا امروز با سازهای بومی و سنتی سرنا و کمانچه و دوزله، در خانه و کوی آنان، طنین انداز است.
از سرکار خانم فاطمه مرادزاده که در تایپ مطالب این کتاب، مرا یاری دادند، سپاسگذارم. از فرزندم، آقای اردوان منصوری، کارشناس موسیقی که نت نویسی آواهای این مجموعه را انجام دادند، قدردانی می کنم.
از دوست ارجمند، شاعر و هنرمند، معلم فاضل، جناب آقای نورمحمد ناصری که در ویرایش این گفتار، نکاتی را یادآوری کردند، سپاسگزارم.
پاییز 1397 دهلران- کریم منصوری
پشت کتاب چوپی و چمر (سور و سوگ در موسیقی لرستان و ایلام)
رقص، شعر و موسیقی همزاد بشرند و انسان از زمانی که پا به عرصه وجود گذاشت و در آغوش طبیعت بدون قید و بند و بطور آزاد مانند حیوانات در ظلمت و جهل و نادانی زندگی می کرد.
دارای احساسات و عواطف و واجد تأثیرات و حالات نفسانی مانند بیم و امید، غم و شادی، میل و نفرت و سایر کیفیات درونی و در دروان زندگانی نیز پیوسته محکوم عواطف و احساسات خود بوده است.
شعر و موسیقی زاده ی مادر عواطف و احساسات اند، همان معلمی که خنده و گریه و شاعری را به بشر آموخته، رامشگری را نیز به او یاد داده است.
بشر در دبستان طبیعیت عشوه و ناز و الحان پرندگان خوش آواز و وزیدن باد بهاری ت طراوت نهالان کوه و دشت به یادگیری پرداخته است.
خرید کتاب چوپی و چمر (سور و سوگ در موسیقی لرستان و ایلام)
در همین سایت دلشاد موزیک شما میتوانید کتاب چوپی و چمر (سور و سوگ در موسیقی لرستان و ایلام) را به صورت آنلاین خریداری کنید.
همچنین بهتره بگیم سایت دلشاد موزیک بزرگترین آرشیو و فروشگاه آنلاین کتابهای حوزه موسیقی هست و شما میتوانید تقریبا هر کتابی که دلتون میخواهد رو در این کتابخانه پیدا کنید و به صورت آنلاین خرید کنید.
برای دیدن همه کتابها روی عکس یا لینک زیر کلیک کنید:
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.