آموزش موسیقی به کودکان هم هنر است، هم علم
مهارت های موسیقایی خلاق از این مهارت ها و شیوه آموزش و برنامه ریزی کلاس موسیقی، آن را به یک هنر تبدیل می کند.
مربی موسیقی کودک، نیازمند دشتن آگاهی از حیطه های متفاوت رشد کودک، رشد موسیقایی و نیز راه های گسترش اطلاعات موسیقایی خود را سازماندهی و پردازش کند تا فعالیت های بعدی مورد استفاده قرار دهد.
رشد هوش موسیقایی، مستقل از دیگر جنبه های هوش نیست، به همین سبب، آگاهی مربیان از نظرات روان شناسان متخصص رشد و آموزش کودکان نیز ضروری است.
کتاب حاضر، الگوی برای استفاده کودکان، مربیان، والدین و علاقه مندان به آموزش موسیقی کودکان است. به امید آنکه دیگر الگوهای جدید و متنوع آموزشی با همکاری کودکان به دست آید.
بچه ها همان طور که حرف زدن را می آموزد، موسیقی هم می آموزند.
کافی است به آنها فرصت بدهیم و تشویقشان کنیم تا بشنویم و بیبینیم که چگونه به سادگی می نوازند و می خوانند و در سنین بالاتر یا کمی راهنمایی حتی می توانند با وسایل ساده سازهای مختلف بسازند.
چهارچوب های خشک آموزشی را کنار بگذارد تا بچه ها حواس خود را به خوبی بکار گیرند و خلاقیت های خود را نشان دهند.
در چند دهه ی گذشته در زمینه ی مراحل رشد کودک و اینکه کودک در مرحله چگونه می اندیشد، چگونه یاد می گیرد و … تحقیقات وسیعی انجام شده است.
نتیجه ی این تحقیقات بر روی آموزش کودکان و روش های آن، از جمله روش های آموزش موسیقی تاثیر گذاشته است.
در کشور ما این اصل مهم آموزشی که «تجربه مقدم بر تیوری است» در زمینه کم سن و سال ترین کودکان پیش از دبستان نیز نادیده گرفته می شود، ای امر به ویژه در مورد موسیقی و آموزش آن، تنها به نت خوانی و اجرای آن برای ساز (بلز و فلوت و …) محدود شده است.
پژوهش ها ثابت کرده اند که پیش از هر چیزی موسیقی باید برای کودکان معنا پیدا کند. باید پیش از آموزش نت ها که در این مرحله اهمیت چندانی هم ندارد، عشق به آواز خواندن در وجود کودک ریشه کند.
از این رو یادگیری موسیقی باید با آواز خواندن آغاز شود. اگر برنامه اموزشی به خوبی طراحی شده باشد، نه فقط عده ای انک از کودکان با استعداد، همه کودکان قادرند بخوانند و الفبای موسیقی را فرا گیرند.
تربیت گوش موسیقایی، درک ریتم، ارتقاء سلیقه شنیداری، لذت بردن از موسیقی، احیاء هویت فرهنگی و تاثیرگذاری در سایر حیطه های رشد از اهداف آموزش موسیقی در دوران کودکی است.
از مهمترین مراحل آموزشی موسیقی کودکان، رشد آواز خواندن (singing) است.
این مرحله از تمایل کودک به تقلید صداها برمی خیزد و مربی با تکرار آن را تقویت می کند و کودکان به تدریج و متناسب با سرعت پذیرششان با مربی همگام می شوند، بنابراین آموختن به صورت زیر انجام می پذیرد:
- مربی بر اساس توانایی کودک و متناسب به مرحله ای که او در آن قرار دارد، ترانه ای را انتخاب می کند و می خواند، به این ترتیب الگو را در دسترس او قرار می دهد. کودکان گوش می کنند و ترانه را به خاطر می سپارند.
- کودکان سعی می کنند آن را باز خوانی کنند برای این کار نیاز به تصویرسازی ذهنی صحیحی از ترانه دارند. اگر مربی همراه کودکان مسیر ملودی را به کمک دستها تصویر کند، باعث می شود آنها بر مکانیزم تارهای صوتی خود مسلط شوند. (مکانیزمی که قبلا ناخودآگاه از آن استفاده می کردند.)
- مربی باید از ترانه های ساده و کودکانه، در محدوده ای متناسب با حنجره کودک، در دامنه صوتی مناسب و مطابق با شرایط ذهنی و جسمی کودکان استفاده کند.
- نخست بهتر است ترانه ها در محدوده نت های (ر –سی ) باشد و در مراحل بعدی در محدوده (دو-دو-اکتاوبالا) باشد.
- باید خواندن یک قطعه موسیقی در گامهای مختلف تکرار شود. تشخیص و اجرای درست نت شروع، اهمیت بسیار دارد.
- مربی می تواند برای پیدا کردن نت از یک ساز کمک بیگیرد که بهتر است ساز اکوستیک (سازغیرالکترونیک) باشد، اما کودکان باید نت صحیح را از صدای مربی دریافت کنند.
- مربی باید توانایی تصحیح خواندن و کنترل صدای کودکان را داشته باشد و از داد زدن انها جلوگیری کند. صدای مربی نباید از صدای کودکان بلندتر باشد، زیرا در این صورت تنها صدای خودش را می شنود و نمی تواند نواقص صدای کودکان را تشخیص دهد، از سوی دیگر، کودکان به همراهی با او عادت می کنند و متوجه خارج خواندن خود نمی شوند.
حرکات موزون
حرکات موزون کودکان در حقیقت چرخیدن در یک دایره، دست زدن، پا کوبیدن و … است که برخی از آنها در بازیهای سنتی وجود دارند و بقیه توسط کودکان و مربی ابداع می شوند.
این حرکات موزون از یک سو باعث تنوع حرکاتی می شود که کودک می تواند انجام دهد و اجرا کند که خود موجب هماهنگی اعضای بدن و رشد حرکتی و همچنین افزایش انگیزه و رغبت برای آموزش می شود و از سوی دیگر برای آموزش و درک ریتم و ملودی و فرم در موسیقی مورد استفاده قرار گیرد.
آواز خواندن و حرکات موزون برای کودکان ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. برای آموزش ریتم به کودکان از طریق حرکات موزون باید توجه داشت که هر حرکت منظم مثل دست زدن، پا کوبیدن و… در ابتدا برروی ضربتهای هر میزان انجام می شود و حرکات در میزان ها باید با تغییر حرکت قابل درگ گردد.
با تکرار خواندن ترانه ها به صورت متوالی و دادن مفهوم مشخص به حرکات قابل تکرار، غریزه تقلید در کودکان تحریک می شود و انگیزه و رضایت از همکاری با گروه افزایش می یابد.
حرکات ترانه می تواند بر اساس ایده کودکان و مربی ثابت شود در اینجا مربی باید با کوچگترین کودک کلاس فعالیت را شروع کند و حرکات را انجام دهد و در حفظ سر ضربها به آنها کمک کند تا کودکان خود ضربها را بدون کمک اجرا کنند.
ضربها باید بدون گسیختگی، حتی هنگام سکوت ملودی نیز ادامه داشته باشد.
شنیدن موسیقی
با انتخابی آگاهانه از اثار شاخص موسیقی جهان (بدون کلام) و پخش آن در کلاس همرا حرکات آزاد کودکان و مربی، شنیدن موسیقی را تجربه می کنیم. این قطعات انتخاب شده باید در سرعت های متفاوت باشند.
درمراحل بعدی تخیل و داستان پردازی بر اساس موسیقی را با کودکان تجربه کنید. گفت و گو درباره سازها و فرم موسیقی در مراحل بعدی می تواند مطح شود.
بازی های ریتمیک و موسیقایی
مکتب های روان شناسی جملگی براین اعتقادند که بازی نقش اساسی در رشد ذهن و جسم کودک دارد. بازی را می توان اولین فعالیت اجتماعی کودک دانست.
بازی می تواند ناراحتی ها و نارسایی های هیجانی و رفتاری و اجتماعی کودکان را تعدیل کند و شیوه های زندگی کردن و یادگیری را برای کودک اسانتر سازد.
کودکان به وسیله بازی تسلط و کنترل بدن خود را به دست می آورند و مهارتهای حرکتی مناسب پیدا می کنند ضمن اینکه وقتی کودکان به صورت گروهی بازی می کنند هر کودک خود را متعلق به آن گروه می داند.
از این طریق فرصت می یابد ضمن قرار گرفتن و ایفای نقش در گروه با دیگران ارتباط برقرار کند و دیدگاههای دیگران را بشناسد و به آن اهمیت دهد.
بنابراین یکی از مهم ترین ویژگی های یک بازی، که برای آموزش موسیقی انتخاب می شود، علاوه بر ریتمیک و موسیقایی بودن، گروهی بودن آن است تا در طی آن اهدافی که به آنها اشاره شد، حاصل شود.
ویژگی دیگر بازی انتخابی ما، الگوی «برنده، برنده» به جای «برنده، بازنده» است. در بیشتر بازی هایی که می شناسیم، برنده شدن یکی، برابر باختن دیگری است. در چنین حالتی هدفها با هم منطبق و در کنار هم نیستند.
بلکه در مقابل هم اند. در حالی که در «برنده، برنده»، کل گروه مانند یک گروه کوهنوردی است که قصد صعود به یم قله را دارد و در نهایت همه افراد طعم پیروزی را می چشند.
نکته جالب اینکه در این بازیها پایان مطرح نیست، نوع دیگر الگوی «برنده، برنده» بازی کردن به صورت چند گروهی است:
در چنین حالتی باید گونه ای از بازی انتخاب شود که به خلق کرن بیانجامد، به طور مثال هر گروه آهنگ یا ریتم خود را بسازد، در این صورت نیز همه برنده اند، چرا که هر قطعه، متعلق به یک گروه است و منحصر به فرد و زیباست.
نکته دیگری که در اجرای بازی ها اهمیت دارد، این است که بازی هایی که «اوستا» یا رهبر دارند، مکان نوبتی شدن این نقش برای همه وجود دارد. البته یادآور می شویم که این نقش را باید به صورت داوطلبی ایفا کرد.
بعضی از کودکان این نقش را با کمال میل می پذیرند، اما اگر کودکی میل دارد کنار بنشیند، باید این اجازه را به او داد. اگر این حق انتخاب را به او بدهیم، معمولا کمی به خود او خواهان درگیر شدن در بازی و تجربه کردن رهبری می شود.
عدم تلقین الگوی ثابت
از دیگر ویژگی های کلاس خلاق، رهبری کلاس توسط معلمی خلاق است که خودش مانند کودکان فعالیت می کند. او از تکرار و تقلید الگوی ثابت دوری می گزیند، و آماده دیدن و پذیریش فرصتهای جدید است.
او از حرکات و کلمات و فعالیتهای کودکان که در فضای آزاد و امن تولید می شود. به هدفها و موضوعهای جالبی دست پیدا می کند که معمولا به تولیدی تازه در کلاس منتهی می شود، در این نوع آموزش بعد از معرفی و آشنا ساختن کودکان با مفهوم و نحوه بازی، انها را آزاد می گذارد تا دست به خلق فعالیتهای جدید بزنند.
به عبارتی، یادگیری واقعی وقتی انجام می گیرد که هم مفاهیم در ذهن کودکان شکل بیگیرد وهم کودک خود قادر به استفاده از انها باشد.
حال اگر بعضی از کودکان چنان که انتظار می رود در خلق فعالیتهای نو تعلل و تاخیر می کنند و یا به توانایی خود در درست بودن فعالیتشان شک دارند، نباید متعارف ترین راه حل را که دادن الگوی خودمان به آنهاست، برگزینیم.
باید از حرکات خودشان که حتی ممکن است خود به آن وقف نباشند استفاده کنیم و آنها را برجسته کنیم. در اینجا اعتماد به نفس او شکل می گیرد و ترس او از ساختن از بین می رود.
شاگرد محوری
شاگرد محوری در واقع کمرنگ شدن و یا به تعبیر دیگر «سایه شدن» معلم در کلاس است. در نظام آموزشی متعارف ما، معلم در کلاس قدرت مطلق است.
کودکان به طور معمول مجذوب این قدرت می شوند و سعی دارند تا از راه های گوناگون مثل چاپلوسی، خودنمایی و … در این قدرت سهیم شوند و برای شنیدن «آفرین » از دهان معلم حاضرند هر کاری بکنند.
حال آنکه در کلاس شاگرد محور، کودکان ارام ارام پی می برند که «آفرین» معلم چندان مهیم نیست و هدیه اصلی، احساس موفقیت است.
احساس آفرینش یا انجام فعالیتی هماهنگ و زیبا لذت بخش است و این احساس مستقل از من به عنوان «معلم» است و توسط خود بچه ها ان را ایجاد می کنند. برای رسیدن به این ویژگی مهیم باید سایه شد، نباید محور بود.
چگونه معلمی مفق باشیم؟
معلم توانا، خوشرو و با طراوت و دلپذیر است. او به سادگی با شاگردانش ارتباط برقرار می کند و قادر است احساسات انسانی هر فرد را هنگام یادگیری درک کند.
یک معلم خوب احساسات شاگردانش را رشد می دهد وبه زبان دیگر روح کلی و نگاه کلی را از آنها نمی گیرد و توجهشان را به جزییات معطوف نمی کند.
حال این سوال مطرح می شود که چگونه می توان به چنین هدف هایی دست یافت؟
- به چشمانشان نگاه کنید، زبان بدنشان را را تماشا کنید، به پیشنهادهایشان گوش کنید و پیش از آنکه آنها بخواهند توقف کنید.
- با آرامش شروع کنید و از درس دادن به آنها لذت ببرید. این به آن معنا نیست که همیشه بخندید یا لبخندی تصنعی به لب داشته باشید. باید راحت و خوشحال باشید و مسایل شخصی بیرون از کلاس را با خود به کلاس نبرید.
در این صورت گاهی چنان درگیر فعالیت می شوید که فاصله های متعارف را از یاد می برید و در یک کشف دسته جمعی شرکت می کنید.
در ضمن باید به یاد داشته باشیم که ترس و اضطراب، همه دریچه های یادگیری را قفل می کند و ساعت های عذاب آوری همرا با نگرانی و تشویش به دنبال دارد. ترس از معلم را می توانیم در چشمان بسیاری از کودکان مشاهده کنیم.
وقتی در اولین جلسه اموزش موسیقی دایره وار روی زمین می نشینیم و از آنها می خواهیم که با ما همکاری کنند، واکنش آن ها را می بینیم و نگرانی آنها را کشف می کنیم.
اضطراب از مقایسه شدن، امتحان شدن، شکست خوردن، اول نبودن… احیای امنیت در کلاس از حرکات بدن و نگاه معلم به وجود می آید نه از در و دیوار و پنجره.
شرایط لازم برای انجام فعالیتهای موسیقی
فضای کلاس یا محلی که در آن فعالیتها را انجام می دهیم، بسیار مهم است. فضای کلاس باید به قدری بزرگ باشد که شاگردان یک کلاس ده تا پانزده نفره بدون برخورد با یکدیگر بدوند یا بپرند و یا بتواند در دایره ای بزرگ بدون تماس با یکدیگر بنشینند. البته به یاد داشته باشیم که سالن های خیلی بزرگ مانند سالن غذا خوری بچه ها یا گوشه ای از سالن اجتماعات که در آن رفت و آمد وجود دارد، نمی تواند تمرکز لازم را برای شاگردان به وجود بیاورد.
بهتر است، سقف کلاس بلند و کف آن از چوب (پارکت) یا کف پوش پوشیده باشد تا شاگردان بدون کفش در آن حرکات را به راحتی انجام دهند (کف موکت از نظر بهداشتی مناسب نیست و کف سنگ یا موزایک نیز در فصل زمستان بسیار سرد است).
نور کلاس ازطرف شمال و دیوارهای کلاس ساده باشد. در یک کلاس خالی و ساده، تمرکز بهتر شکل می گیرد. وجود کمد در دار در کلاس نیز برای نگه داشتن وسایل اهمیت دارد.
لباس راحت مانند یک بلوز و شلوار ورزشی که کودک در آن احساس راحتی کند و هنگام فعالیت ها مانع انجام حرکات او نشود، مناسب است.
در زمستان می توان از یک جفت جوراب اضافی یا کفش پارچه ای نیز استفاده کرد. اگر بتوانیم در شروع کلاس لباس یک رنگ به اولیای کودکان پیشنهاد کنیم، کلاس از هماهنگی بیشتری برخوردار می شود.
وسایل مورد احتیاج
- استفاده از یک دستگاه پخش صوت که بتوان از کاست ها و لوح های فشرده موسیقی را پخش کرد. کیفیت صدای این پخش صورت بسیار مهیم است تا کودکان بتوانند آثار موسیقی را با کیفیت مناسب (نزدیک به اصل) بشنوند و دچار اشتباه نشوند. توجه کنیم که دور تند و پارازیت بعضی از پخش صوتها کیفیت اثر را از بین می برد و به حس شنوایی کودکان صدمه می زند.
- مجموعه ای از کاستها و لوح های فشرده که در بر گیرنده آثاری از موسیقی کلاسیک ایران، موسیقی محلی یا فولکلوریک ایران، کلاسیک غرب و موسیقی ملل و … باشند.
اطلاع از کمبود های کلاس های موجود در مدارس و آموزشگاه های ما سبب نمی شود که شرایط لازم برای یک کلاس ذکر نشود.
در پایان نگارنده لازم می داند از رهنمون ها و تشویق های همیشگی جناب اقای مصطفی کریمی، از نظرات و پیشنهادات سرکار خانم توران میرهادی، از تذکرات سودمند جناب آقای احمد رضا احمدی سپاسگزاری کند.
از همکاری های مربیان عزیز، خانم الهام احمدی، خانم سمیرا فزایی و خانم پروانه رهروان نیز سپاسگزار است.
سودابه سالم
کتاب حاضر، الگویی برای استفادهی کودکان، مربیان، والدین و علاقهمندان به آموزش موسیقی کودکان است. به امید آنکه دیگر الگوهای جدید و متنوع آموزشی با همکاری کودکان به دست آید.
بچهها همانطور که حرف زدن را میآموزند، موسیقی هم میآموزند. کافی است به آنها فرصت بدهیم و تشویقشان کنیم تا بشنویم و ببینیم که چگونه به سادگی مینوازند و میخوانند و در سنین بالاتر با کمی راهنمایی حتی میتوانند با وسایل ساده سازهای مختلف بسازند.
خرید کتاب بخوان با من بساز با من جلد ۱
در همین سایت دلشاد موزیک شما میتوانید کتاب بخوان با من بساز با من جلد ۱ را به صورت آنلاین خریداری کنید.
همچنین بهتره بگیم سایت دلشاد موزیک بزرگترین آرشیو و فروشگاه آنلاین کتابهای حوزه موسیقی هست و شما میتوانید تقریبا هر کتابی که دلتون میخواهد رو در این کتابخانه پیدا کنید و به صورت آنلاین خرید کنید.
برای دیدن همه کتابها روی عکس یا لینک زیر کلیک کنید:
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.